معنی بانوی انگلیسی

لغت نامه دهخدا

بانوی

بانوی. (اِ) بانو. رجوع به بانو شود. || معشوقه. (لغت نامه ٔ اسدی).

بانوی. [ن َ] (ص نسبی) منسوب به بانه است و بانه از محال کردستان است.


انگلیسی

انگلیسی. [اِ گ ِ] (ص نسبی) منسوب به انگلیس. || اهل انگلستان. || هر چیز ساخته شده در انگلستان. || زبان مردم انگلستان و ایالات متحده ٔ آمریکا و آن زبانی است هندواروپایی از شعب زبانهای انگلوساکسن و امروزه مهمترین زبان بین المللی است.

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی

(صفت) منسوب به انگلیس. از مردم انگلیس اهل انگلستان. جمع: انگلیسیان، هر چیز ساخته و پرداخته انگلستان، زبان مردم انگلستان.


بانوی بانوان

(اسم) ملکه شهربانو.

فارسی به آلمانی

انگلیسی

Britisch, Englisch, Englisch, Englische

فارسی به عربی

انگلیسی

انجلیزی، بریطانی، رجل انجلیزی


بانوی فروشنده

بائعه


بانوی بارون

بارونه

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

بانوی انگلیسی

250

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری